Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-08@23:32:13 GMT

بنیادی‌ترین نقصانِ سیاستِ خارجی ایران

تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۰۴۴۱۳

بنیادی‌ترین نقصانِ سیاستِ خارجی ایران

یکی از مفاهیمی که از اقتصاد و کارآفرینی به متونِ سیاستِ خارجی و روابطِ بین‌الملل وارد شده است، Hedging است. به جز چند کشور، اکثریتِ کشورهای جهان با فکر، مشورت، محاسبه، برنامه ریزی و آینده نگری، این مفهوم را به کار گرفته‌اند. از امارات تا چین، از مکزیک تا هند، از قطر تا برزیل، از عمان تا اندونزی، عموماً مفهوم Hedging را کانونِ حکمرانی قرار داده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به عبارت دیگر: در این جهانِ چند قطبی اقتصاد و سیاست، همه درحال افزایش آلترناتیوها، گسترش فرصت‌ها، ایجاد کثرت در منابع واردات و صادرات و سرمایه گذاری، تنوعِ منابعِ تامینِ اسلحه، کاهشِ ریسک و مخاطرات، تنوعِ استراتژی‌های تامین منافع و امنیت ملی و وسیع تر کردن دوایرِ تحرک و اثرگذاری در روابط خارجی هستند.

عربستان هم زمان با آمریکا، روسیه و چین روابطِ تودرتو ایجاد کرده است. مکزیک، هم با آمریکا روابط استراتژیک برقرار کرده و هم با چین. ویتنام هم به صورت گسترده با چین مراوده دارد و هم با آمریکا و اتحادیه اروپا. هند، هم افزایش حضور سیاسی و اقتصادی در آسیا را دنبال می‌کند و هم در غرب اروپا و آمریکای شمالی. اندونزی با فکر و برنامه ریزی و اندیشۀ درازمدت، توازنی میان روابط غرب و شرق خود بنا کرده است. اگر مقیاسِ کوچک و بزرگ را در نظر نگیریم، و به کیفیت و عمق توجه کنیم، موفق ترین کشور غیر غربی جهان در Hedging امارات متحده عربی است. نه دیپلماسی انرژی با مسکو را فراموش کرده، و نه خرید سهام قابل توجه از صنعت باطری‌سازی چین را، نه ابتیاع یک کارخانۀ تولید تسلیحاتی برزیلی را، نه سرمایه‌گذاری مالی در غرب اروپا را و نه Silicon Valley را. مانند آنها که وقتی در بورس سرمایه گذاری می‌کنند به صورت Portfolio investment عمل می‌کنند.

اگر دانشجویی در یکی از دانشگاه‌های مهمِ دولتی، لیسانس در مهندسی یا علوم انسانی بگیرد، یک سطح از توانایی، فرصت و Hedging را به دست آورده است. اگر در رزومۀ خود بنویسد: تسلط به زبان‌های انگلیسی و چینی، سطح Hedging افزایش پیدا می‌کند. اگر در سه کنفرانس مهم بین المللی، مقاله ارائه کند، Hedging چند برابر می‌شود. ریسک بیکاری را اینگونه کاهش می‌دهد و در پیدا کردن کار در short list قرار می‌گیرد و سپس می‌تواند انتخاب کند. با افزایش توانایی، دانش و مزیت، ریسک های زندگی خود را جنبۀ نزولی می بخشد. اگر در شغلی که انتخاب می کند رضایت نداشت، فرصت‌ها برای او فراوان است. در این جهان متکثر و متنوع، چه فرد، چه بنگاه اقتصادی، چه نهادها و چه دولت‌ها عموماً در حال کاهش ریسک، حفاظتِ از خود و افزایشِ فرصت‌ها هستند.

معلوم نیست سیاست خارجی ایران در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی، Hedging دارد یا خیر؟ کدام کالا، فرآورده و یا خدماتِ ایران، در اقتصادِ منطقه‌ای یا بین‌المللی، خاص و ممتاز است و مصرف‌کنندگان خارجی به آن‌ها وابسته‌اند؟ زعفران اسپانیا، پتروشیمی عربستان، خاویار روسیه، نفت عراق، پستۀ آمریکا، فرش هند و گاز قطر به وفور یافت می شوند و سهم ایران از بازار جهانی را کاهش داده‌اند. در جهان امروز، شرکت ها و کشورها تلاش می‌کنند دیگران را در مزیتی که در اختیار دارند به خود وابسته کنند: کارگر ارزان در ویتنام، پیچیده‌ترین تشکیلات تولید تراشه در تایوان، سوبسید انرژی و اجاره در چین، مالیات بسیار پایین شرکت‌ها در تکزاس، فضای کسب و کار مساعد در امارات نسبت به دیگر کشورهای عربی خلیج فارس، فرصت سرمایه گذاری‌های فراوان در ترکیه، همکاری های فن‌آوری در کره جنوبی و ژاپن. عموماً همه در حال ایجاد آلترناتیو و بهره برداری از فرصت‌های ممکن و افزایش Leverage و یا اهرم هستند. اقتصادِ ایران تا کنون چنین استراتژی درازمدتی را با توجه به سرمایه ها و مزیت‌های فراوان کشور ایجاد نکرده است. اقتصادِ ایران در کورانِ راهروهای تولید، سرمایه‌گذاری و فن‌آوری جهان نیست چون به نظر می‌رسد تلقی از مدیریت اقتصادی، عمدتاً تامین ارزاق عمومی است. جدول زیر معرفِ جهت گیری سرمایه‌گذاری‌ها در دهۀ 2020 است.

پرسش کلیدی این است که ایران خود را در این شبکه بهم تنیدۀ جهانی چگونه تعریف می‌کند؟

در عرصۀ سیاسی نیز، Hedging ایران بسیار محدود است. شاید بشود ادعای علمی کرد که ایران با هیچ کشوری، روابط دوجانبۀ به‌هم تنیدۀ دراز مدتِ متقابلِ همه جانبۀ با دوامِ استراتژیک ندارد. با تعدادی کشور دوست است و رفت و آمد دارد ولی وفاداری و پایبندی آن‌ها هنگام بحران یا خطر، قابل اطمینان نیست. به نظر می‌رسد در عرصۀ سیاسی، آن‌هایی که با ایران دوست هستند بیشتر سنت «دوری و دوستی» را برگزیده‌اند. Hedging و Leverage ایران بیشتر در مدارهای نظامی و در جهتِ بازدارندگی و با پشتوانۀ مکتب امنیتی و اندیشۀ Keeping enemies at bay است. به یک معنا، سیاست خارجی ایران، از Leverage نظامی و امنیتی بهره‌مند است و آن هم با احتیاط مدیریت می‌شود.

کودکی که هفت سال سن دارد اهمیت یادگیری شنا، آموختن زبان‌های خارجی، عادت کردن به مطالعه و پذیرفتن آداب مدنی را نمی‌داند. پدر و مادر هستند که با فکر، برنامه‌ریزی، هزینه کردن، آموزش و آینده نگری، فرزند خود را برای سن 20 و 30 سالگی آماده می‌کنند. کشوری موفق است که حکمرانان آن به لحاظ وسعت اندیشه و برنامه‌ریزی، 50 سال از جامعه جلوتر باشند.

در سال 2050 جهان چگونه خواهد بود؟ احتمالاً در آن موقع، ثروت امارات پانزده میلیون نفری از دو تریلیون دلار فراتر خواهد رفت و گستردگی و تکثر Hedging آن، ده‌ها بلکه صدها برابر خواهد شد. همین طوردر آن موقع، عربستان با جمعیت 50 میلیون نفری از تولید ناخالص داخلی سه تریلیون دلاری بهره مند خواهد بود. با این ثروت و تنوع عربستان، امارات و قطر یا Leverage آنها در فن‌آوری، انرژی و قدرت مالی، بسیاری از کشورهای کوچک و بزرگ منطقه از جمله مصرِ قابلِ تصورِ 160 میلیون نفری در آن موقع و یا پاکستانی که جمعیتِ آن به 370 میلیون نفر در سال 2050 خواهد رسید، تحت نفوذ ساختاری ریاض، ابوظبی و دوحه خواهند بود. کشوری که ثروت تولید نکند و به فکر سی سال آینده نباشد، چگونه می تواند صرفاً خود را مدیریت کند؟ قدرت و نفوذ در مرحله ای بالاتر و به مراتب چالشی تر هستند.

سیاست خارجی ایران با توجه به تحولاتِ سریع فن‌آوری و تولید ثروت منطقه ای و جهانی، نیازمند یک استراتژی Hedging است که تمامی شاخه‌های اقتصادی، نظامی، مالی، سیاسی و فن‌آوری را دارا باشد. یک ضرب المثل می گوید:

Where there is no vision, the people perish.

* عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1843550

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: محمود سریع القلم ایران و آمریکا ایران و هند رشد اقتصادی اقتصاد جهان توسعه پایدار توسعه علمی سرمایه گذاری برنامه ریزی خارجی ایران فرصت ها فن آوری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۰۴۴۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مسکو در بزنگاه تصمیم درباره اردوغان

اگر اردوغان و ترکیه همواره با دلالی در سیاست خارجی، موقعیت خود را پیش برده‌اند، پوتین و روسیه نباید در سراب یک توهم تحقق‌ناپذیر یا سیاست مرحله‌ای، خوراک سیاست‌های ترکیه می‌شدند.

به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: در کمتر از ربع قرن که اردوغان و حزب رفاه بر ترکیه حاکم شده‌اند، کیش شخصیت وی در سیاست خارجی ترکیه برجسته‌تر از قبل تجلی یافته است. اگرچه در ظاهر این‌گونه است که ترکیه در مقابل برخی سیاست‌های غربی گردن‌کشی کرده و در ۲۰۰۴ به نیروهای امریکایی برای حمله و اشغال عراق اجازه عبور نداده، ولی به تدریج روشن شد که رویای امپراتوری‌خواهی اردوغان و عثمانی‌گری وی که عمدتاً دارای شاخص‌های منافع شخصی است، جوهره رفتارهای سیاست خارجی ترکیه بوده است. جنگ تروریستی نیابتی در سوریه هم تأکید دیگری از این رفتار است و رقابت در جایگاه محوری اداره جنگ ویرانگر تروریستی با عربستان و امارات یا بعدها با مصر، یکباره افول و دشواری و چالش‌های حکمرانی در ترکیه را نشان داد.

نگاه امریکا به دیگر بازیگران خرد منطقه‌ای برای ریز پروژه‌های غرب آسیا، اردوغان را در بازی پیچیده‌ای قرار داد تا همزمان و ضمن حفظ بنیان‌های روابط با صهیونیست‌ها و امریکا و غرب، بازی با روسیه را به عنوان متعادل‌کننده فشارها شروع کند. اردوغان با ساقط کردن هواپیمای روسی در شمال غرب سوریه و ترور سفیر روسیه در استانبول، با انعطاف مقابل پوتین و عذرخواهی از روسیه، روابط پرشتاب با روسیه به ثمره مناسبات تجاری قریب ۷ میلیارد دلاری رسید. روسیه و پوتین وسوسه بی‌طرف کردن ترکیه در ضلع جنوبی خاک خود با ناتو را داشتند. اردوغان نیز برای مقابله با فشارهای اقتصادی غرب و صهیونیسم بین‌الملل و کشورهای عربی، پیوندهای همکاری در انرژی، روابط بانکی، تجاری و سیاسی و گاه امنیتی را قوت بخشید. اگر اردوغان و ترکیه همواره با دلالی در سیاست خارجی، موقعیت خود را پیش برده‌اند، پوتین و روسیه نباید در سراب یک توهم تحقق‌ناپذیر یا سیاست مرحله‌ای، خوراک سیاست‌های ترکیه می‌شدند.

ترکیه در جنگ اوکراین به جز پیوندهای ناشی از عضویت در ناتو و پیوند ریشه‌های حکمرانی ترکیه با غرب یا آنچه از دلبستگی و تعهدات به صهیونیسم جهانی راجع به اردوغان گفته می‌شود، با نگاه تاریخی به ترک‌های کریمه، به سیطره روس‌ها بر جزیره کریمه مشکل دارد و همانگونه که در توهم تاریخی عثمانی‌گری دنبال بخش بزرگی از عراق است، به بهانه ترکمن‌ها و پ. ک. ک، هم در عراق مداخله می‌کند و هم سهم بزرگی از تجارت یا سرقت نفت شمال عراق و ارسال به اسرائیل را سامان می‌دهد و به دنبال سهم خواهی از تحولات ناشی از جنگ روسیه و غرب در اوکراین است و نوای ترک‌های کریمه را هر از گاهی مطرح می‌کند. اردوغان می‌داند که دایره‌ای از یهودیان وفادار به پوتین، مأموریت دور زدن تحریم‌های مالی و بانکی غربی برای روسیه را به عهده دارند و در بازرگانی تجار نیز، بخشی از تکیه‌گاه مالی و بانکی تجار و طرف‌های رسمی روسیه از طریق ترکیه است و با همین ارزیابی اکنون سخت‌گیری در مسائل بانکی و مالی و مسدود کردن حساب‌های مالی روسیه و تجار روس را آغاز کرده و با عزم جدیدی وارد معرکه اوکراین شده و هماهنگ با خیز ناتو برای نقش‌آفرینی علنی در جنگ اوکراین، ترکیه هم که مهم‌ترین پتانسیل نیروی زمینی ناتو است، چراغ سبز خود را با قرارداد ساخت پهپادهای بیرق‌دار در اوکراین نشان داده است و سیطره روسیه بر کریمه را نمی‌پذیرد. او بر یکپارچگی اوکراین در حالی تأکید می‌کند که غربی‌ها پذیرفته‌اند بخشی از اوکراین را باید به روس‌ها واگذار کنند.

شاید مواضع تند اخیر ترکیه و اردوغان در قفقاز نیز که روسیه را مشغول در تنش جدید با غرب می‌بیند، کارت فشار جدید اردوغان علیه پوتین و روسیه قلمداد شود. با اینکه روس‌ها در سوریه در قبال ترکیه نرمش و خامی نشان دادند و نسبت به دست‌اندازی ارضی ترکیه اغماض نموده‌اند، ولی اکنون روشن شده است که ترک‌ها در آستانه، ژست صلح و ثبات‌سازی در سوریه دارند، ولی همزمان بر سیاست توسعه‌طلبی ارضی و توهم تاریخی و عثمانی‌گری اصرار دارند و این رفتار ترکیه در قبال روسیه در لیبی و غرب آفریقا هم در حال افزایش است.

ترکیه همین روابط پیشرفته با روسیه را دستمایه چانه زنی با غرب قرار داده و در پایان یک ماراتن چندین ساله موافقت کنگره در مورد جنگنده‌های اف ۱۶ امریکایی را دریافت کرده‌اند. البته این رفتار ترک‌ها فقط به روابط با روسیه اختصاص ندارد و در بیش از هفت ماه جنگ وحشیانه صهیونیست‌ها و جنایات آن‌ها در غزه، هم ساکت و منفعل بودند و هم بخش مهمی از نیازمندی‌های گوناگون انرژی و مواد غذایی و فولاد را به بنادر صهیونیستی در مدیترانه رسانده‌اند، ولی اکنون که کار اسرائیل به نهایت خود نزدیک شده و پس از پرچمداری ایران با وعده صادق در غزه و فلسطین مانورهای سیاسی ترکیه نیز پررنگ شده است و برای امید بخشیدن به پروژه امریکایی برای پس از جنگ در غزه، دنبال نقش‌آفرینی و گره‌گشایی است، ولی علیه اسرائیل هم شعار می‌دهد.

شکاف‌های روسی-ترکی، به پروژه سپر هوایی اروپایی در مقابل روسیه و مشارکت ترکیه در این پروژه و عضویت سوئد و فنلاند در ناتو و امتیازخواهی ترکیه برای موافقت و همراهی، که پیام ضد امنیتی روشنی برای روسیه و پوتین در بر داشت، گسترش یافته است. به هر حال اردوغان باید در سال آینده به استقبال انتخابات ریاستی برود و زنگ خطر انتخابات پارلمانی و ناکامی اردوغان و حزب رفاه در آن و پیچیده‌تر شدن اوضاع اقتصادی ترکیه، که در تاریخ ترکیه بی‌سابقه است و می‌تواند یک پایان غم انگیز برای اردوغان و حزب حاکم باشد، توجیه روشنی در سیاست‌های سینوسی ترکیه ارزیابی می‌شود، ولی روسیه را در یک نقطه عطف در تحولات جنگ اوکراین به منازعه راهبردی با غرب و امریکا، با چالش روبه‌رو می‌کند. شاید تعویق معنادار سفر پوتین به ترکیه، یک تأمل دیرهنگام در سیاست خارجی روسیه در قبال ترکیه باشد که در انتخاب‌های سیاست خارجی گام‌های سست را تکرار نکند.

دیگر خبرها

  • پیوند علم و سیاست در دانشگاه‌های ایران علیه صهیونیسم
  • سه سال فرصت تنفس در طرح مالیات بر عایدی سرمایه
  • مسکو در بزنگاه تصمیم درباره اردوغان
  • سیاست همسایگی دولت سیزدهم
  • کسب رتبه ۱۳ تولید علم سلول‌های بنیادی و پزشکی بازساختی در جهان
  • ایجاد ۳۲۰ فرصت شغلی با راه‌اندازی کارخانه فرآوری مس در خوسف
  • آمادگی استان قزوین برای سرمایه گذاری‌های خارجی
  • مارکسیسم چه نگاهی به سیاست بین‌الملل دارد؟
  • تشکیل شرکتهای واسطه برای جذب سرمایه خارجی قانونی شد
  • آیا ساخت شهر فرودگاهی در ایران توجیه پذیر است؟